فقیهه سلطانی نوشت :
دوستان عزيزم
دلنوشته هايی در طول چندين سال نوشتم و مدتهاست كه قصد انتشارشون رو دارم اما فكر كنم الان تو اين فرصتي كه در منزل دارم بهترين زمان براي اجراي تعدادي از اونهاست .. اميد كه مورد توجهتون قرار بگيرن
مرا زترس مترسان ،كه من خود ترسم !
مرا ز هجر ، مگريان كه اشك نشناسم!
منم حقيقت عريان !
منم حكايت غم !
منم همو كه نشاند به سينه آتش را
همان كه سيل برآرد به ديده ي معشوق!
و آنكه غرق كند عاشق مشوش را !
ني ام من آن بت بي جان ، كه با تبر بشكست !
كه من ، خودِ تبرم .. تيغ تيز .. بر سر ِ مست !
