داشتم عکسهای گذشته رو میدیدم ، به این عکس برخوردم ، یکی از زیباترین و زنده ترین عکسهایی که از مرتضی گرفتم . یاد آخرین شبی افتادم که کنارمون بود . البته در بیمارستان . در حالی که دستگاه تنفس بهش متصل بود و نمیتونست صحبت کنه ، دستم رو گذاشتم روی سرش و بهش گفتم دوست داری نازِت کنم ؟ سرش رو به نشانه ی رضایت تکون داد ، چون دیگه نمیتونست حرف بزنه . منم موهاش رو نوازش کردم . بعد از شیمی درمانی موهاش کمی در اومده بود و دقیقاً همین مقداری بود که در عکس میبینید ، اون آخرین باری بود که تونستم نوازشش کنم .
