مریم وطن پور نوشت :
. عموجانم سالگرد شهادتت مبارک
و من مثل هر سال پر میشوم از دلتنگی و تامل .
عموجانم، در این روزهای پر فراز و نشیب زندگیم از تو خواهشی دارم که باز هم من را همان مریم کوچولوی ۶ ساله ای ببینی و بدانی این مریم کوچولوی تو تا ته دنیا به یاریت نیازمند است . دستم را محکم در دستانت بگیر و مراقبم باش .
قدم به قدم هوای روح و جسمم را داشته باش و به زندگیم لبخند بزن .
. عموی رشیدم ، هرگز شبی که شب شهادتت بود و من در شلمچه و قرارگاهمان حاضر شدم ر فراموش نمیکنم .
چه افتخاری ست برادرزاده تو بودن .
به خودم میبالم که بخشی از هویت و شناسنامه ام هستی ..
این امثال شمایید که بر تاریخ این خاک ثبت شدید و ثابت کردید که شجاعت و رشادت تکرار نمیشود
یادت همیشه برایم گرامیست ..
پ.ن: لطفا عیدی امسال من یادت نرود عموجان
بیست و پنج اسفند هزارو چهارصد