شقایق فراهانی نوشت :
چرا خداحافظی کردن با علی انصاریان سختتر است؟ چون او در تمام صحنههایی که ما با دیگران تجربه کردیم، تفاوت ایجاد کرد. از کلیشهها پیروی نکرد. از ته دل خندید. حرفهای «قلمبه سلمبه» نزد تا ادای آدمهای چیز فهم را در بیاورد. به مادرش میگفت «ننه» ولی اهل «ننه من غریبم» بازیکردن نبود. در دو تیم رقیب بازی کرد، ولی هواداران و تماشاگران را اذیت نکرد و برای ما به زیباترین و ملیحترین حالتی که ممکن بود، «سخن بزرگان» را به مسخره گرفت.
«علی» مثل خودش بود. یک آدم «از ته دل» با همه چیز همراه. از آنها که مدتهاست جامعهی ایران تربیت نمیکند. یکی شبیه «فردین» در فیلمهای فارسی. «بزنبهادری» که آزارش به یک مورچه هم نرسیده است. بچهی با معرفت جنوب شهر که حالا دیگر نه از معرفتش اثری باقیمانده و نه از مرامش. پشت صحنه ایی از فیلم " قطع فوری " را به اشتراک گذاشتم به رسم یادگار . روحش در آرامش