سلام به روی ماهتون بنده های خوب خدا . . این هم از اولین عکس شش نفری خانواده ی ما .
سیدعلی اقای ۱۸ساله اقا امیر علی ۱۶ساله سید صدرای ۷ساله و چراغ خونمون آقا سید محمدحسین ۹ماهه. . حقیقتا داشتن ۴فرزند پسر اون هم قدونیم قد هم خیلی جذابه هم خیلی سخت. |. تواین ۹سال به قول شهرام بچه ها رو به دندون گرفتیم و باتفاوت های ظاهری و اخلاقی و تربیتی و فکری و همه چی کنارهم و باهم بزرگشون . کردیم .وقتی امیر علی اومد پیشمون ذهنش پر از علامت سوال بود
از طرفی هم انگار از قفس آزاد شده
میخواست خودشو مثل بچه های هم سن خودش کنه که با مراقبت من وشهرام به اندازه گذاشتیم تغییر کنه واجازه ندادیم یکسری جاها بره
و با بعضی از دوستاش رفت و آمد کنه
ولی توخیلی از رفتارها من پوست کندم تا اومدم تغییرش بدم امیر علی از هفت سالگی پیش پدرش بود و هیچ زنی هم کنارش نبود که بهش بعضی چیزهارواموزش بده حتی کسی نبود براش غذا بپزه یادمه یه روز که رفته بودم اصفهان ببینمش ازش پرسیدم از مدرسه میای ناهار چیا میخوری جواب داد بابا که مامان نیست برام غذا درست کنه مامانا برای بچه هاشون غذا درست میکنن. شش سال خون جگر خوردم تا امیرعلی اومد پیشم و شما تصور کنید یه پسر۱۳ساله بدون یادگیری حتی کوچکترین مسائل شخصی بیاد پیشت و تو مجبور باشی از اول بهش بعضی چیز هارو آموزش بدی چقدر سخته
. الان پسرم امیر علی آقایی شده واسه خودش
الحمدالله رب العالمین عوض شد و شد شبیه خونواده ی ما یعنی خونواده ی خودش علی آقا هم پاتودنیای هنر گذاشته و کم کم داره آرتیست میشه
،بچه که بود منو شهرام همیشه از دور مراقبش بودیم و نذاشتیم اصل و ریشه ی خودش رو فراموش کنه .ما به بچه هامون اجازه ی اشتباه میدیم اما نه هر اشتباهی
و دفعه ی دوم همنداره
هردوشون میدونن که خط قرمز وچهارچوب خونه ی ما چیه!یه وقتایی هم که حس میکنیم دارن مسیر رو اشتباه میرند دوستانه باهاشون صحبت میکنیم وبه قول معروف گوشی رومیدیم دستشون. . این دوتا فسقلی فعلا تودنیای ادم بزرگا نیستند
. امیدوارم هر چهارتاشون جوری تربیت بشند که پیش خدا روسفید بشم ، . عاقبت همه ی بچه های سرزمینم بخیر ان شاالله .