درد دل محسن تنابنده نقی معمولی سریال پایتخت بر مزار مادرش

دلنوشته ایمان قیاسی مجری مشهور برای سکانس تلخ سریال پایتخت
نمیدونم چندبار این سکانس سریال پایتخت رو در موقعیت های مختلف دیدم ولی یه حس معمولی بودن مثل همه آدمهای معمولی بهم میده جنس ساده و صمیمی از زیست نه چندان دور سالهای گذشته زندگی همه مااااااا بله همه ما که نمیدونم از چه تاریخی تصمیم گرفتیم دیگه معمولی نباشیم و معمولی زندگی نکنیم و یه آدم خاص و مورد توجه باشیم…پایتخت با آدم های ساده و دوست داشتنی و حرف هایی از جنس زندگی روزمره همه ما ، چقدر دلم براش تنگ شده…انگار همه ما نیاز به یه دردودل داریم اونم از جنس دردودل نقی معمولی، نیاز داریم یکی از بیرون برامون دعا کنه کسی که زمینی نیست…کاش یکی دستشو روی سرمون میکشید و میگفت آروم تر خبری نیست از مسیر لذت ببر… غیر از همه این حرفا باید بگم این مردی که بالای سر قبر مادرش نشسته منم، منی که بارها شکست خوردم و باز با دعای مادرم بلند شدم و جنگیدم و رسیدم..زندگی معمولی تر از این حرفهاست ،جدی گرفتنش ظاهرا مارو از مسیری که دلمون میخواد دورتر میکنه و بی تفاوت بودن نسبت بهش هم مارو عقب میندازه اما امیدوار بودن و انرژی مثبت داشتن و محبت کردن و صادق بودن حتما راهی بهتر از تمام تلخی هایی است که امروز دنبالش هستیم..انگار یکی نمیخواد ما شاد باشیم..

۰ نظر