اتاق کار من ، کتابخانه و......
خیلی ها دلشون می خواست کتابخونه و میز کارم رو ببینن... منم انجام وظیفه کردم ..فقط میزم خیلی شلوغ بود ، جون مرتب کردن هم نداشتم.. هر چه بود در طبق اخلاص .....
تحصیلات من در دانشگاه تهران و همه دوره های تکمیلی و مختلفی که در زمینه های مختلف گذرانده ام ، در ایران بوده است...
خانه من استیجاری است و پس از سی و شش سال فعالیت فرهنگی هنری در کشور خودم و هیچ جای دیگر دنیا ، چیزی بنام من نیست ...
جز ، مهری که با عمری صداقت و شرافت ذره ذره در دل مردممان کاشته ام.....روزهای قرنطینه پس از بیمارستان در خانه ، به مطالعه و نوشتن گذشت .. نوشته هایی که شاید روزی فیلم شوند یا بشکل کتاب بیرون بیایند ... و یا مثل تمام این سالها، در گنجه ها و کمد ها ، روی هم انباشته شوند.....
در تمام خانه من چیزی گرانبها تر از این نوشته ها وجود ندارد....
.. و فقط ، خود خدا می داند .. که چه ثروتی بمن داده....
دستان خدا را می بوسم...
رب الودود .... ودودت را دریاب