گوهر خیراندیش نوشت :
سلام عزیزانم شبتان خوش ...
سالهاست که به مازندران میروم و هیچوقت فرصت نکرده ام به کنار دریا بروم در راه برگشت از شوهر خواهرم خواهش کردمبه کنار دریا برویم و از من وخواهرم فیلمی کوتاه بگیرد . میخواهیم ادای آدمهای خوشحال و خوشبخت را دربیاوریم انگار که هیج غصه ای نداریم نه بیماری ، نه گرانی بیدادمیکند، نه بچه هایمان ناامیدو بیکارند، نه ....
پ.ن: با اینکه آدم بی دست و پایی نیستم سر فیلمبرداری تا دلتان بخواهد آسیب دیده ام وبارها خواهر مهربانم « مریم بانو » همیشه از منِ آسیب دیده مراقبت و پرستاری کرده است . از همین جا هزار بار صورت و دستان پر از مهر ش را میبوسم خدا اورا برای من و خانواده حفظ کند.