موچهر هادی نوشت :
مادر و دختر
جایی بودیم سه تایی
یکتا منو رسوند آموزشگاه و قرار شد با گوشگله پیدر چند دیقه بیان سر کلاس من.
یکی از هنرجو هام داشت اجرایی انجام میداد دیدم مادر و دختر محو تماشا هستند.
حال عجیبی بود دوتا عشقای زندگیت بیان سر کلاست. دوربین گوشیمو فعال کردم که یه فیلم کوتاهی ازشون بگیرم.
فلش دوربین روشن شد و نکته جالب واکنش سوفیا و با کمی تاخیر یکتاست.
چقدر شبیه و جالب.
هردو اول به نور فلش و بعد منو نگاه میکنن.