ماجرای عصبانیت رضا صادقی خواننده معروف از یک تصویر جنجالی

براى كامنت نوشتن خوب و بدش دير نميشه ، لطفا متن و تا اخر بخونيد ، اين شايد اخرين گله و شرح ماجراى من در فضاى مجازيه " عادت کردم به روزی " درود بر تو " و روز ديگه " لعنت برتو ".. اما واقعا سخته تحمل تهمت حمايت من از سايتهاى شرطبندى و زد و بند مالى و هزار دروغ ديگه و توهين به خانواده ام .. . يك عكس از صفحه يك شخصى پخش شد ، و شنيدم گفته شد اين عكس نشان دهنده رابطه من با ماجراى شرط بنديه ، در عين احترام داستان اين عكس و شخصى كه توى همين خاك و زمانى كه نه سايت داشت و نه ماجراهاى ديگه رو بيان كردم كه از خودم شنيده باشيد بي حاشيه ... اينكه شخص توى عكس اومد و با احترام از من خواست عكس يادگار بگيريم و گرفتيم ... بعد چند سال براى من فرستاد عكس و تولدم و تبريك گفت باز هم محترمانه و من هم محترمانه جواب دادم ... و تمام . اگر تگ كردم صفحه ايى رو ، به حكم اين بود كه فردايي نگن فلانى دنبال حاشيه است يا جذب فالور ... . حالا واقعا كجاى اين اتفاق معنى حمايت از شخص يا سايت يا شرط بندى يا هر اتفاق اينچنينى داشت ؟ . كجاى اين توضيحات من بوى تاييد مطلب قمار يا شرط يا رفتار شخصي كسى و داشت ؟ . رضا صادقى اگه اهل اين زد و بندا بود الان اينجا نبود ، كنار درد و رنج همين مردمى كه قبولش كردن نبود ... . توقع ندارم بعد اين متن اونايى كه چشمشون و بى انصافى و قضاوت كور كرده ، پشيمون بشن ، اما لازم ديدم اين حرفا اينجا ثبت بشه كه اگه روزى نبودم بعضى ها بدونن دل كسى و شكوندن كه براى دلخوشيهاشون از خيلى چيزا گذشت .. . در نهايت من رضا صادقى ، اهل جنوب پسر يك زن و مرد ساده و شريف كه بانون حلال بزرگم كردن ، با صداى بلند ميگم شرف نداره اونى كه تهمت ، زد و بند مالى و حمايت من از سايت شرطبندى و قمار و حروم خورى و به زبون مياره ... . خدا با همه انصافش بين ما و زمان بهترين قاضى .. . در نهايت ممنونم از هواداران و دوستانى كه حمايت كردن و باور داشتن و دارن ادمى و كه ميدونن با قلبش كنارشون بود نه فقط با حرف ... هزار دشمنم ار می‌کنند قصد هلاک گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک

رضا صادقی
۰ نظر